کد مطلب:188695 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:258

نظارت بر رفتار پنهانی پیروان
ابوبصیر گوید: زنی نزد من قرآن را فرا می گرفت، روزی در لابلای درس سخنی آمیخته با شوخی و مزاح گفتم. آن جلسه پایان یافت و من به حضور امام باقر (ع) رسیدم.

امام به من فرمود: ای ابوبصیر به آن زن چه گفتی؟

من شرمگین شدم.

امام فرمود: دیگر تكرار نشود! [1] .

ابوصباح كنانی گوید: روزی به طرف خانه ی امام باقر (ع) حركت كردم و در خانه را كوبیدم، كنیز جوانی را در باز كرد، من با دست به بدن او زدم و گفتم به مولایت بگو من بر در خانه ایستاده ام (هنوز دخترك به راه نیفتاده بود و سخنان من تمام نشده بود) صدای امام بلند شد و فرمود: ای بی مادر (یعنی ای بی اصل و نسب)! داخل خانه شو.

داخل خانه شدم و به امام عرض كردم:

به خدا قسم، قصد ناروایی نداشتم، غرضم از این كار (شناخت میزان آگاهی شما بود و می خواستم بدانم كه شما حركت های نهانی ما را هم می بینید و می دانید یا خیر) و می خواستم از این طریق بر باورم افزوده شود.

امام باقر (ع) مرا تصدیق كرد و فرمود: اگر گمان شما این باشد كه این دیوارها جلو دید ما را می گیرد همان گونه كه مانع دید شما است، بنابراین فرقی میان ما و شما



[ صفحه 47]



نخواهد بود! مواظب باش كه دیگر چنین عملی از تو سر نزند. [2] .

روایات در زمینه ی آگاهی گستردی امام و نیروی خدادادی آنان بسیار است و این موارد به عنوان نمونه آورده شد.


[1] دلائل الامامة 103.

[2] عن أبي الصباح الكناني قال: صرت يوما الي باب أبي جعفر الباقر (ع)، فقرعت الباب، فخرجت الي وصيفة ناهد، فضربت بيدي الي رأس ثديها و قلت لها: قولي لمولاك: اني بالباب. فصاح من آخر الدار: ادخل، لا ام لك. فدخلت، و قلت: يا مولاي - والله - ما قصدت ريبة، و لا أردت الا زيادة في يقيني فقال: صدقت لئن ظننتم أن هذه الجدران تحجب أبصارنا كما تحجب أبصاركم، اذن لا فرق بيننا و بينكم! فاياك أن تعاود لمثلها. الخرائج والجرائح 1 / 273.